پلاكهاي خاك گرفته
پلاكهاي خاك گرفته
پلاكهاي خاك گرفته
گزارشي كوتاه از شكلگيري تفحص بعد از جنگ
اگر از من بپرسند كه اولين بار چه زماني و چه كسي تفحص را آغاز نمود در پاسخ ميگويم همين عمليات فتح خرمشهري كه اين روزها بيست و هفتمين سالگرد پيروزياش را جشن ميگيريم، در واقع سالگرد آغاز تفحص در جنگ تحميلي است.
ما آن زمان را در معراج شهدا كار ميكرديم. يادم هست آقايي پيش ما بود به نام تهراني. اين بندهي خدا به من رو كرد و گفت: «ما كه اين جا نشستهايم و بيكاريم. بيا بريم در منطقه دوري بزنيم، ببينيم اگه شهيد مونده از منطقه جمع كنيم.» ما هم اكيپي شديم و در منطقه گشتي زديم. دقيقاً يادم هست پشت نخلستانهاي خرمشهر خودم يك شهيد پيدا كردم.
در عمليات رمضان بنده، خودم در قسمت تعاون لشكر 27 علي بن ابيطالب(ع) مشغول بودم و قبل از شروع عمليات موضوع تخليه شهدا را براي فرمانده لشكر توضيح دادم و ايشان با تشكيل اكيپهاي تفحص موافقت كردند و از من خواستند به هر نحوي شده نگذاريم شهيدي در منطقه باقي بماند.
ما تنها يگاني هستيم كه ميتوانيم ادعا كنيم در آن عمليات هيچ مفقودالاثري نداريم. چون جوري اوضاع را ترتيب داديم كه اين اتفاق رخ ندهد. در واقع وقتي عمليات رمضان به پايان رسيد اكيپهاي تفحص كه آن زمان هم به اين اسم معروف بودند شروع به كار كردند و تمامي شهداي عمليات تخليه شدند.
در عمليات محرم يادم هست كه به علت آب بردگي شهدا، كار بچههاي تفحص سختتر شده بود. طوري كه خود شهيد خرازي فرمانده لشكر 14 امام حسين (ع) با هليكوپتر به منطقه آمدند و مشكلات را بررسي كردند و برايمان هليكوپتر فرستادند تا بتوانيم شهدا را منتقل كنيم.
همهي اينها را گفتم تا به اين موضوع اشاره كنم كه مسئله تخليه شهدا از همان ابتداي جنگ براي فرماندهان دغدغهاي بزرگ و امري خطير به شمار ميآمده است. انصافاً اين طور بوده كه فرماندهان شهدا را در منطقه رها كنند و به مسائل ديگر اهميت بيشتري دهند.
حتي يادم هست در والفجر 8 نشستيم؛ جلسه گذاشتيم تا براي شهدايي كه به طور احتمالي در هنگام عبور از آب شهيد ميشوند فكري كنيم. جمعبندي به جايي رسيد كه تصميم گرفتيم در دهانهي اروندرود توري نصب شود تا شهدا را از آب بگيريم. جنس تور از فلزي سبك در نظر گرفته شده بود. تور كه بافته شد بچههاي تعاون از يك سمت آن را به خوبي نصب كردند اما از سمت ديگر به دليل وضعيت جغرافيايي آب موفق به اين كار نشدند؛ به طوري كه تور را آب برد و طرح نيمه رها شد.
بعد از عمليات فاو گردانهايي با نام انصارالمؤمنين براي تخليه شهدا شكل گرفت كه بعدها به تيپ تبديل شد. تاريخ شروع تفحص بعد از اتمام جنگ و عقبگرد عراقيها از خاك ما، دقيقاً روز بعد از آتش بس بود. يادم هست بچههايي كه نام شهيدي را به ياد داشتند و يا مكان شهادت آنها را ميدانستند كار را شروع كردند و فكر ميكنم از لشكر امام حسين (ع) آقاي وكيلي اولين كسي بود كه در شلمچه شروع به كار كرد.
بنده گاهي در بعضي محافل ميشنوم كه عدهاي ادعا ميكنند بعد از پايان جنگ تا سال 70 كه تفحص به طور رسمي با تشكيل كميته مفقودين آغاز شد كسي در رابطه با تخليه شهدا كاري انجام نداده است. اما من ميتوانم طبق آمار بيان كنم در حدود 2000 شهيد در همين سالها پيدا شده است.
ما يعني بچههاي تعاون از همان آغاز دست به كار شديم اما كار خيلي حجيم بود و ميتوانم به راحتي بگويم كه اين كار در توان ما نبود. سال 70 كه شد اسرا آمدند و معلوم شد بيشتر از آن چيزي كه فكر ميكرديم مفقودالاثر داريم. بنده طرح جديدي به ذهنم رسيد و با بعضي از آقايان صحبت كردم تا با ما همكاري كنند كه متأسفانه صحبتها به جايي نرسيد. به خاطر همين بنده شخصاً با سردار احمد كاظمي فرمانده وقت لشكر 8 نجفاشرف و سردار قاسم سليماني فرمانده لشكر 41 ثارالله طرح موضوع كردم و آنها هم خيلي استقبال كردند و با كمك اين عزيزان وارد عمل شديم. ناگفته نماند كه سردار عزيز جعفري كه آن زمان قائم مقام سپاه بودند بسيار با ما همكاري كردند و من اين را از اعماق وجودم ميگويم كه كار اصلي را در تفحص شهداي جنگ، سپاه پاسداران به عهده گرفت. حتي يادم هست كه بعد از جنگ در اهواز يك نشستي بين يگانهاي سپاه بود كه به بنده وقت دادند تا در آنجا نيز طرح موضوع كنم و خوب يادم هست كه واقعاً سالن به وجد آمده بود و اكثريت قول همكاري دادند.
خب در اين ميان يك اختلاف نظرهايي هم رخ داد. مثلاً نظر ما اين بود كه از طلائيه شروع كنيم. به دليل اين كه از نظر وضعيت جغرافيايي طلائيه شش ماه به زير آب ميرفت و خب كار سختتر ميشد، ولي بچههاي ديگر با نظر بنده مخالف بودند و نظر آنها اين بود كه سرزمين فكه جغرافياي شروع تفحص قرار گيرد. مسئله ديگر اين بود كه ما ميگفتيم از سمت ايران شروع به پيشروي كنيد يعني از عقب به جلو ولي نظر دوستان خلاف اين بود. به نظر من -شايد تأكيد ميكنم شايد- دليل اين كه هنوز نميشود روي فكه قسم خورد كه شهيدي ديگر در آن نيست همين موضوع باشد.
از همهي اين حرفها گذشته كار تفحص بعد از اتمام جنگ به جديت آغاز شد و همچنان ادامه دارد و اميد آن داريم كه روزي برسد تا به طور اطمينان بتوانيم ادعا كنيم كه ديگر پيكر هيچ شهيدي در خاك مناطق عملياتي جنوب باقي نمانده است.
منبع: نشریه فکه - ش 73
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}